به طور کلی در صورت نبودن پدر، جد پدری یا وصی، از طرف مقامات صالح قضایی برای اداره امور محجوران مانند افرادی که دچار جنون، سفه یا صغر باشند، قیم تعیین میشود. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
قیم کیست؟
همان طور که پیشتر به آن اشاره شد قیم به شخصی گفته میشود که در صورت عدم وجود پدر، جد پدری یا وصی برای اداره امور افراد دچار جنون، سفه یا صغر از سوی مقامات صالح قضایی تعیین می گردد. به عبارت دیگر، در صورتی که افراد دارای یکی از شرایط زیر باشند می توان برای آنان قیم تعیین کرد. این شرایط عبارت اند از:
- کودکانی که ولی خاص (پدر، جدپدری یا وصی) ندارند.
- مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنها به زمان صغر بوده و ولی خاص نداشته باشند.
- مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر نباشد. به زبان ساده تر، بعد از اینکه بالغ شدند مبتلا به جنون یا عدم رشد شوند.
اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه کسی وظایف قیم را تعیین می کند؟ به طور کلی وظایف چنین شخصی از سوی قانون مدنی و با قانون حسبی تعیین میشود که بستگی به اموری دارد که برای آن قیم انتخاب میکنند. به عنوان مثال اگر برای اداره اموال باشد، از قوانین خاص خود پیروی میکند.
مطالعه پیشنهادی : قانون امور حسبی چیست ؟ چه نکاتی باید در باره آن بدانیم ؟
قیم باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟
قانون شرایطی را برای قیومیت تعیین کرده و فرد صالح لازم است در این زمینه دارای شرایطی باشد. از جمله این شرایط می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- طبق قوانین اسلامی اگر برای طفل صغیری که مسلمان است قیم انتخاب شود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد؛ زیرا کفار نمیتوانند قیم یک فرد مسلمان شوند.
- قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مد نظر باشد.
- قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد.
همچنین اشخاص ذیل صلاحیت قیمومیت را نداشته و نمی توانند عهده دار این مسئولیت شوند:
- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
- کسانی که به علت ارتکاب جنایت و به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند.
- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
- کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
در اینجا لازم به ذکر است خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیومیت را داشته باشند در اولویت قرار دارند. همچنین، طبق ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند.
اختیارات قیم چیست؟
فرد قیم می تواند در اموال منقول تحت قیمومیت دخل و تصرف داشته باشد، ولی نسبت به اموال غیر منقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند. همچنین، در صورتی که فرد صغیر به سن بلوغ رسیده باشد تمامی اموال از قبیل منقول و غیر منقول به خود او تعلق میگیرد. به علاوه، در صورتی که نسبت به عملکرد قیم خود شکایتی داشته باشد می تواند به مراجع قانونی شکایت کند.
قیم چه وظایفی را بر عهده دارد؟
به طور کلی قیم در قبال فرد محجور وظایفی را بر عهده دارد. از جمله این وظایف می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- قیم باید در اداره امور مالی محجور تحت قیمومیت غبطه و مصلحت وی را رعایت کند و از اعمالی که مضر به حال محجور می باشد بپرهیزد.
- قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی مولی علیه صورت جامعی از کلیه دارایی های او تهیه کرده و یک نسخه از آن به امضای خود را برای دادستانی که مولی علیه در حوزه آن سکونت دارد، ارسال کند. دادستان یا نماینده او نیز باید نسبت به میزان دارایی مولی علیه تحقیقات لازمه به عمل آورد.
- قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت محجور مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که به مصلحت باشد، رفتار کند.
- مراقبت به درمان و بهداشت مولی علیه موضوع دیگری است که در زمره وظایف قیم قرار میگیرد. طبق ماده ۸۲ قانون امور حسبی چنین فردی باید هزینه زندگی محجور و اشخاص واجب النفقه او و همچنین هزینه معالجه آنها را در بیمارستان و نیز هزینههای لازم دیگر از قبیل هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد.
- قیم باید اسناد و اشیای قیمتی محجور را، با اطلاع دادستان، در محل امنی نگهداری کند و وجوه نقدی را که مورد احتیاج نیست در یکی از بانکهای معتبر بگذارد.
چگونه می توان بر عملکرد قیم نظارت کرد؟
سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که چگونه می توان بر نحوه عملکرد قیم نظارت کرد؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت دادستان میتواند به منظور این امر اشخاصی را به عنوان ناظر بر عملکرد قیم تعیین کند. همچنین، شخص یا هیئتی نظارتی در صورت تقصیر یا خیانت، مسئول ضرر و خسارت وارده به مولی علیه خواهند بود.
در چه شرایطی قیم عزل می شود؟
همان طور که مشخص است تعیین قیم برای رعایت مصلحت شخص محجور است، بنابراین به محض اینکه عملکرد او از دایره مصلحت خارج شود، دادگاه می تواند او را عزل نماید. به عنوان مثال در صورتی مشخص شود قیم فاقد صفت امانت بوده یا این صفت را داشته ولی از وی سلب شده است، از قیمومت عزل میگردد.
همچنن هرگاه قیم مرتکب یکی از جرایم سرقت، خیانت درامانت، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جرم نسبت به کودکان یا ورشکستگی شود و یا به هر دلیل محکوم به حبس شود و نتواند امور محجور را اداره کند، یا عدم لیاقت و توانایی وی در اداره امور اموال محجور اثبات شود عزل میشود.
علاوه بر این، قیم باید دست کم سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده وی ارایه دهد. اگر به این وظیفه عمل نکند، عزل می گردد. از سوی دیگر در صورتی که از روی عمد و سوء نیت بعضی از اموال محجور را در صورت اموال تنظیم شده ذکر نکند، عزل خواهد شد.
گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری عدل ایرانیان می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.
مطالب مرتبط: