خانواده و طلاق

عسر و حرج زن و مصادیق آن چیست؟

یکی از عواملی که سبب می شود زوجه نسبت به جدایی از زوج اقدام نماید، عسر و حرج زن یا زوجه ، به وجود آمدن وضعیتی است که ادامه زندگی را برای زوجه دشوار سازد. در ادامه به جزئیات بیشتر که عسر و حرج چیست و  مصادیق آن چه مواردی هست ، می پردازیم.

 

 عسر و حرج زن چیست؟

به طور کلی عسر در لغت به معنای تنگی، سختی و دشواری و حرج به معنای تنگی و فشار است. به عبارت دیگر، عسر و حرج  ضرر و مشقت شدید یا فاحشی است که عادتأ قابل تحمل نباشد. در روابط میان زوجین هر عملی که شخص را به تنگنا و سختی انداخته و انجام یا تحمل آن را برای وی سخت و دشوار سازد عسر و حرج نامیده می شود.

این قاعده در روابط زوجیت نیز قابل اعمال است. عقد نکاح از عقود لازم است و زن و مرد به آن متعهد هستند. چنانچه پایبندی به نکاح سختی و مشقت غیرمتعارفی را برای مرد ایجاد کند، وی می‌تواند با طلاق دادن زن از تکالیف نکاح آزاد شود. اما اگر چنین شرایطی برای زن به وجود آید، زن نمی تواند طلاق بگیرد.

عدم صدور مجوز طلاق برای زن می تواند زندگی نکبت بار و سختی را برای او به وجود آورد. از آنجا که پایبندی به احکام نباید باعث ایجاد عسروحرج شود، بنابراین زنان می‌توانند در صورت عسروحرج تقاضای طلاق کند.

مصادیق عسر و حرج چیست؟

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که عسر و حرج دارای چه مصادیقی است و در چه شرایطی زن می تواند اداعای عسر و حرج نماید؟ 

 با توجه به ماده۱۱۳۰ قانون مدنی و تبصره الحاقی به آن، موارد طلاق زوجه به استناد عسروحرج به شرح زیر خواهد بود:

  • ترک زندگی توسط شوهر حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب بدون عذر موجه.

 در صورتی که شوهر زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند، همسر وی می‌تواند تقاضای طلاق کند. برای اینکه ترک زندگی خانوادگی محقق شود، شوهر باید برای مدتی به منزل مراجعه نکند و در کنار همسر و فرزندان زندگی ننماید. این مدت طبق بند۱ تبصره ماده ۱۱۳۳ شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در طول یکسال ، عنوان شده است. بنابراین اگر شوهر هر سال کمتر از شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب زندگی خانوادگی را ترک کند، مشمول این ماده نمی‌شود ولو اینکه این عمل را سال ها تکرار کند.

 در بند ۱۱ ماده ۸ قانون حمایت از خانواده ۱۳۵۳ ترک زندگی خانوادگی از اسباب طلاق عنوان شده بود ولی تشخیص ترک زندگی خانوادگی را به دادگاه محول و برای آن مدت خاصی معین نکرده بود.

 اینکه در طول یکسال شوهر باید حداقل شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب زندگی مشترک را رها کرده باشد تا ترک زندگی خانوادگی محقق شود، قابل انتقاد است زیرا فرد ممکن است در طول هر سال یک روز کمتر از نه ماه متناوب خانه را ترک کند، ولی مشمول این ماده نشود.

 

 

  • اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک آنها یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. (در صورتی که زوج به تعهداتش عمل نکند و یا پس از ترک دوباره به مصرف مشروبات الکلی یا موادمخدر روی آورد با درخواست زوجه طلاق انجام خواهد.)

 یکی دیگر از مواردی که زوجه میتواند تقاضای طلاق کند، اعتیاد زوج به مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی است. زن تحت شرایطی می تواند به استناد اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی تقاضای طلاق کند.

 این شرایط عبارتند از :

 اعتیاد به مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی باید به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند و در آن رخنه ایجاد نمایند، مثل اینکه مرد نتواند مخارج زندگانی را تامین کند، مرتب در حال تعقیب و گریز باشد، سایر اعضای خانواده در معرض اعتیاد قرار گیرند، رفت و آمد رفیقان مخاطرات آبرویی ایجاد کند یا شرایط دیگری را به وجود آورد که ادامه زندگی را مختل نماید. بنابراین، اعتیادی که روی زندگی تأثیر منفی محسوسی ندارد نمی‌تواند به عنوان مجوز طلاق برای زن مورد استناد قرار گیرد.

 پس اگر مرد اعتیاد به مواد مخدر مثل تریاک دارد یا شراب خوار است ولی به اساس زندگی خللی وارد نمی شود، زن میتواند تقاضای طلاق کند .

سپس به شوهر باید فرصتی داده شود که اعتیاد را ترک کند. این مدت به تشخیص پزشک معلوم می شود. هرگاه شوهر در مدتی که دادگاه با کسب نظر از پزشک متخصص مشخص می کند اعتیاد به مواد مخدر یا ابتلا به مشروبات الکلی را ترک نکند، یا اگر ترک کرد و دوباره مبتلا شود، در این صورت به تقاضای زن، طلاق انجام می شود‌.

  • محکومیت قطعی شوهر به پنج سال حبس یا بیشتر.

 طبق بند ۳ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی « محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر» از دیگر مواردی است که زن می تواند به استناد آن تقاضای طلاق کند. بنابراین هرگاه شوهر مرتکب جرم شود و در نتیجه به حداقل پنج سال حبس محکوم گردد، همسر وی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

 این محکومیت باید قطعی شده ولی لازم نیست عملا اجرا شده باشد. حتی اگر احتمال می‌رود که شوهر بعدا مشمول بخشودگی می شود یا از آزادی مشروط برخوردار خواهد شد، این مانع از تقاضای طلاق زوجه نیست.

اما اگر شوهر به صورت تعلیقی به حبس محکوم شود، از یک طرف عمومیت « محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر» شامل حبس تعلیقی نیز می‌شود و از طرف دیگر اجرای مجازات عملاً معلق شده است و زن ظاهراً متأثر نمی‌شود.

از آنجا که قانون گذار در این بند بین حبس تعلیقی و غیر تعلیقی تمایز قائل نشده است، زن در هر دو صورت می‌تواند تقاضای طلاق کند، چون ممکن است صرف ارتکاب چنین جرمی به زن حق دهد که تقاضای طلاق کند. ظاهر این ماده شامل مواردی نمی‌شود که شوهر به جزای نقدی محکوم شده است ولی به دلیل عدم توانایی در پرداخت جریمه، باید حداقل پنج سال در حبس بماند.

 

  • ضرب و جرح یا فحاشی یا هرگونه سوء‌ رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد.

 یکی دیگر از مواردی که زن میتواند تقاضای طلاق کند، ضرب و شتم است. چنانچه مرد همسر خود را کتک بزند و به وی فحاشی کند، مرتکب ضرب و شتم شده است و همسر وی می تواند به استناد وقوع ضرب و شتم تقاضای طلاق کند. دلیل عطف «ضرب» به «شتم» این است که معمولاً با کتک کاری، فحاشی نیز انجام می‌شود ولی ضرورتی ندارد که حتماً در کنار کتک کاری، فحش و ناسزا نیز داده شود.

اطلاق «ضرب و شتم» شامل یک بار هم می‌شود و لازم نیست که حتماً تکرار شود. برای اینکه زن بتواند از این امکان برای طلاق استفاده کند، باید وقوع ضرب و شتم را نزد دادگاه ثابت نماید که معمولاً این امر از طریق مراجعه به پزشکی قانونی و شهادت شهود انجام می‌شود .

زن ممکن است قبل از دادخواست طلاق و متعاقب وقوع ضرب و شتم،به پزشکی قانونی مراجعه کند و تامین دلیل نماید.

  • ابتلاء شوهر به بیماری های صعب‌العلاج روانی یا مسری یا هر عارضه صعب‌العلاج دیگر که زندگی مشترک را مختل کند مثل بیماری سارس یا ایدز.

هرگاه مرد به بیماری یا عارضه صعب العلاج مبتلا شود و این امر زندگی مشترک را مختل نماید، زن میتواند تقاضای طلاق کند.

بیماری صعب العلاج ممکن است جسمی، روانی، مسری یا غیرمسری باشد.

علاوه بر بیماری، چنانچه مرد دچار عارضه صعب‌العلاج شود مثل قطع نخاع یا کوری دو چشم و امثال آن، زن میتواند تقاضای طلاق کند برای اینکه زن بتواند به استناد بیماری عارضه تقاضای طلاق کند.

برای اینکه زن بتواند به استناد بیماری یا عارضه تقاضای طلاق کند باید شرایط زیر را داشته باشد :

اولا بیماری یا عارضه باید صعب العلاج باشد و به راحتی نتوان آن را معالجه نمود، مثل مبتلا شدن به بیماری های مسری مانند: ایدز، هپاتیت و…بیماری‌های جسمی مانند: ام‌اس، بیماری های روانی مانند: اسکیزوفرنی، اختلال دو جنسیتی یا دو شخصیتی شدید، عارضه‌های صعب‌العلاج مثل قطع نخاع، کوری چشم، قطع دستان و فلج شدن پاها.

 ثانیاً این بیماری‌ها و عوارض صعب العلاج باید زندگی مشترک را مختل نماید. معمولاً اگر زن حاضر نباشد که خودش را با شرایط شوهر تطبیق دهد، زندگی مشترک مختل می شود، مگر اینکه زن از خودگذشتگی کند و از مرد مراقبت کند.

 

از سوی دیگر، در مجموع مهمترین مصادیق عسر و حرج را مى توان ناشى از سه عامل دانست. این عوامل عبارت اند از:

  1. عوامل طبیعى یا حقیقى:
  • اعتیاد که با تغییر وضعیت طبیعى و ارگانیکى شخص، جسم و روح او را تغییر داده و شرایط بنیادین زمان عقد را از بین برد.
  • عقیم بودن مرد
  • جلوگیرى از بچه دار شدن، به گونه ای که مرد به صورت غیرمنطقى مانع از بچه دار شدن زن مى گردد.

 

  1. عوامل خارجى و واقعى
  • حبس طولانى
  • غیبت طولانى و ترک خانواده

 

  1. عوامل شخصى
  • استنکاف از پرداخت نفقه؛ اگر مردی طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنى مرتکب ترک انفاق گردد، زن به استناد این ماده مى تواند، از دادگاه تقاضاى طلاق نماید.
  • سوء معاشرت
  • زناشویى غیرمتعارف
  • اکراه شدید
  • اختلاف سنى زیاد
  • ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول
  • جنون در صورتى که از موارد فسخ نباشد
  • عدم رعایت شغل متناسب با حیثیت خانوادگى زوجه
  • عقیم بودن مرد و بچه دار نشدن در طول ۵ سال و دهها یا صدها مورد دیگر مى تواند از مصادیق عسر و حرج به حساب آید.

چگونه می توان عسر و حرج زن را اثبات نمود؟

یکی از مهمترین و دشوار ترین بخش هایی که پیرامون بحث عسر و حرج زن مطرح می شود مسئله اثبات آن است تا به واسطه آن بتوان قاضی را برای صدور حکم طلاق مجاب کرد.

به عنوان مثال، اثبات «ترک انفاق» که موجب تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت عسر و حرج می‫شود، با ادله‌ی متعدد  مانند حکم قطعی مبنی بر الزام بر تأدیه‌ی نفقه، حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط زوج به استناد ماده‌ی ۵۳ قانون حمایت از خانواده امکان‌پذیر است.

همچنین در خصوص موضوع عسر و حرج به‌ واسطه‌ی اعتیاد همسر که در بند دیگری ذکر شده است، چنانچه در این رابطه حکمی مبنی بر محکومیت زوج صادر یا پرونده‌ی قضایی مطرح باشد یا استناد به سوابق بستری شدن زوج در کمپ‌های ترک اعتیاد وجود داشته باشد، همه این موارد می تواند ادله‫ای جهت اثبات عسر و حرج زن به خاطر اعتیاد تلقی شود.

در خصوص اثبات عسر و حرج به‌واسطه‌ی سوءِرفتار زوج، سوابق شکایت از زوج توسط زوجه یا احکام صادره در این خصوص احراز عسر و حرج توسط دادگاه را سهل‌تر خواهد کرد، زیرا برعهده‌ی مدعی یا زوجه است تا با تمسک بر ادله‌ی اثبات دعوی به اثبات امور موضوعی بپردازد و بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند و در این بین وجود احکام قضایی و کیفری راه را برای اثبات عسر و حرج هموارتر می‫کند.

در پایان لازم به ذکر است طلاق به‌ واسطه‌ی عسر و حرج از جانب مرد قابل رجوع نیست.

 

 

گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی از جمله دعاوی خانواده می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری این موسسه می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.

 

 

مطالب مرتبط:

طلاق در دوران عقد و نکات قانونی که باید درباره آن بدانید

ترک انفاق چیست و چه نکاتی را باید درباره آن بدانیم؟

تمکین زن از شوهر و نکات قانونی آن چیست؟

استرداد جهیزیه و نکات قانوی که که باید درباره آن بدانیم

 

5/5 - (2 امتیاز)
وکیل

Recent Posts