یسمه تعالی/باسلام به محضرشما وکلای محترم:وعرض خسته نباشید بنده یک بیمار سندرومی با سندرومfahrکه جز10بیماری نادر وناشناخته عجیب و غریب جهان است به خاطرهمین موضوع تاییده انجمن بیماری های نادر و اطلس ایران رو به علت ازدواج فامیلی پدرومادرم که نسبت پسرخاله و دختر خاله داشتندبه این بیماری مبتلا شدم وچون احتمال این موضوع با شکاف بالای سرم که احتمال ازدواج فامیلی رو 50%میکنه و 50%احتمال ضربه خوردن شدید سرم در در دوسالگی که باعث ترومای مغزی شده وباعث تشنج در 2سالگی شدم وبه مدت 4سال از فنباربیتال 100استفاده میکردم تحت نظردکتر وقت جناب اقای دکتر صدرالدینی بعدکه ایشون درخواست داده بودند که به جراح وقت اون موقع جناب اقای دکتر صادقیلر که جراح سروگردن بودند تا علت رسوب کلیسیم سرم مشخص شود وخانواده بنده بعد از ازمایش کلیسیم پیش دکتر برده بودند دکتر تشخیص داده بود پرونده بنده به کمیسیون پزشکی که در المان برگزار میشدتا علت رسیدگی شود خانواده بنده دیگربه هردلایلی پیش دکتر نبرده بودند به گفته خودشون هم بنده را در مسیر برگشت به شهرستان از تبریز به مشگین شهر زیر پل گذاشته بودند بعدادلشان باگذشت3ساعت باسوختن دلشان به حال بنده برگشته وبنده رو اززیر پل برداشته بودندبعدازچندسال که تشنج اولیه را رد کرده بودم بنده را به دکتر دراستان اردبیل بودندوایشان اطلاع نداده بودند در مورد بیماری وباقطع دارو باعث وخامت حال بنده شده بود وهربار خودم خواستار مراجعه به دکتر بودم یا دکتردستور بستری مسدادند که تمام مدارک های دکترهاموجود مبیاشد خانواده بنده با خطاب به این که فیلم بازی میکنم و دروغ میگم ممانعت میکردند به من هم اطلاع نداده بودند که با بیماری صعب العلاج مواجه هستم که با این وضعم هم بنده را به خدمت مبارک سربازی فرستادن هم چون مادرم کارمند شبکه بهداشت و درمان بودند دفترچه درمانی بنده رو که تحت تکلف مادرم بودند قطع کردند که الان بخاطراینکه مستمری حقوق متوفی که مادرم بودندوسال1399درگذشتند اختیار کنم قبول نمیکند کانون بازنشستگان کشوری وپدرم هزاران بار بابهانه مختلف باعث بی ابرویی بنده در جامعه شده که چندین بار از دست ایشون دست به خودکشی زده ام که ناموفق بودم ایشان حتی حداقل به علت ناعلاج بودن بیماری که نمیتوانستن به بنده بگویند حداقل زنی که برای من میخواستن بگیرن اطلاع میدادند که به ان هم نگفته بودند وهزاران بار بار به بهانه مختلف باعث درگیری بین من وهمسرم شدند حتی یک بار به علت سردرد های مکرر بادروغ جلوه دادن حرفهای بنده حکم دادستانی برای کمپ گرفته بودند نمیدانم اقای دادستان با چه حکمی باچهمدرکی تشخیص به اعتیاد بنده داده بودند وحکم صادر نموده بودند بنده خودم به علت اینکه ابروی من بیشتر از این نرود خودم رو به محل ترک اعتیاد معرفی کردم که انجا هم دیدن که من یک نخ سیگار هم نمیکشم چه برسد به موادوچون پدرم اعتیاد به مشروب ومواد مخدر دارند چندین بار به اجبار بنده رو چون قمار بازی میکنندبه دنبار ورق قمار یا خرید مشروب الکلی کرده بودند وهر بار مورد شکنجه ایشان وپسرش بودم که اثار جراحت انها هنوز هم در بدن بنده موجود میباشدوهمیشه ابروی بنده را برده اند بنده که بعد از فوت مادرم که در شب فوت مادرم حال بنده خرابشد تحت دستگاه سی تی اسکن قرار گرفته وبعدازچندروز به بیماری خودم پی بردم اونم بخاطراینکه چندروز بعد از فوت مادرم به بیمارستان به علت سرماخوردگی مراجعه کردم پزشک اورژانس وقت با شناخت وپیگیری موضوع بنده بابیان بی خبری از موضوع پیگیری موضوع از پدرم شدم وایشان باز باپنهان کاری موضوع ودر اختیار ندادن مدارک پزشکی موجود بعدچندروز بامراجعه به بیمارستان و گرفتن سی تی اسکن مغزی ومراجعه به دکتر نورولوژی به بیماری خودم پی بردم وخیلی چیزهای دیگروچون دوبار به تازه گی از طرف ایشان مورد تعرض با اسید قرارگرفته بودم ومدرکی برای اثبات نداشتم وبه علت بیماری قادر به دفاع نیستم باکشف محل مشروبات الکلی ایشان وتحویل به کلانتری محترم به بنده بع علت اشناهایی که در کلانتری و مراکز قضایی محترم داشتند به بنده هر چقدر خواستند مشارکت در نگهداری مشروبات الکلی را بزنند به علت داشتند مدارک موجود ایشان محکوم به نگهداری مشروبات الکلی شدند نه مصرف مصرف مشروبات الکلی وحکم صادره فقط مبلغ ناچیزی بود بنده با ارسال مدارک به ریاست جمهوری ورییس قوه محترم کل درخواست تجدید نظردادندکه استان اردبیل حکم حبس داده اما این وسطایشان چندین بار از پول دادن به دکتر ممانعت نمودند چندین بار جلوگیری کردند یک بار دست بنده را شکسته وچندین بار با بی ابرو ریزی و هتک حرمت ابروی بنده را در جوامع مختلف ریخته کمکم کنیدممنون میشم باتشکر مسعود ابی اوغلی
- مسعودابی اوغلی درخواست شده در 3 سال پیش
- شما برای ارسال پیام ابتدا باید وارد شوید
برای ارسال لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.