ایقاع عمل حقوقی می باشد که ایجاد کننده آن یک نفر است که به او در اصطلاح حقوقی ایقاع کننده گفته می شود و اراده او منشا ایجاد این عمل حقوقی است نه توافق و تراضی طرفین عقد؛ به بیان دیگر برخلاف عقود که شکل گیری آن با اراده ایجاب کننده و قبول کننده است تا شکل بگیرد در ایقاع این تراضی، شرط لازمه نبوده و صرفا اراده یک نفر این عمل حقوقی یک جانبه را ایجاد می کند.
قانون گذار ما برخلاف عقد و قراردادها در قانون من باب ایقاع و احکام خاص آن در قانون مدنی بحثی نداشته و صرفا به بیان مصادیقی از اعمال حقوقی که ماهیت آنها ایقاع بوده نه عقد نام پرداخته است. طلاق، ابراء، اعراض، فسخ نمونه های بارز این عمل حقوقی می باشند.
بگذارید با یک مثال این عمل حقوقی را شرح بدهیم شما زمانی که میخواهید وکالت پرونده خود را به وکیلی بسپارید بایستی عقد وکالتی فی مابین شما منعقد شود و هر دو شما به انعقاد این عقد رضایت داشته باشید؛
اما زمانی که کسی دینی نسبت به شما دارد و شما حسب اراده خودتان و بدون آنکه قبولی طرف مقابل برایتان مهم باشد از طلب خود صرف نظر می کنید و شخص بدهکار را از پرداخت دینی که بر ذمه اش بوده مبری می سازید. در اینجا عمل شما مصداق یک ایقاع است چرا که صرفا اراده یک جانبه شما این عمل را به وجود آورده است.
ایقاعاتی که منشا قراردادی دارند و در قانون نام معین و احکام مشخصی برای آن از سوی قانون گذار تعیین شده است که نمونه بارز آن طلاق، حق فسخ، اخذ به شفعه، وصیت تملیکی، حیازت مباحات می باشد.
ایقاعاتی که منشا غیر قراردادی دارند و در قانون نام معین برای آنها مشخص نشده است مانند ایقاعات اذنی
منظور از ایقاعات اذنی ایقاعی است که اذن انشا کننده منشا به وجود آوردن آن بوده مانند اذن مالک در معامله فضولی.
ماده 10 قانون مدنی که به انعقاد قرارادهای خصوصی که مخالف با قانون و موازین شرعی ندارد اشاره داشته است و طرفین عقد را مطابق اصلی آزادی قراردادها در ایجاد قراردادهای نامعین مخیر ساخته است تنها دایره عقود را در برگرفته و مشمول ایقاعات نمی شود پس منشا ایقاعات تنها محدود به ایقاعات معین و نامعینی است که در قانون به آنها اشاره شده است.
برای درک بهتر موضوع حتما با یک وکیل پایه یک دادگستری و یا یک وکیل قرارداد مجرب مشورت نمایید.
هرچند ایقاع از یک اراده ناشی می شود اما حسب مورد ممکن است آثار حقوقی آن یک طرفه یا دو طرفه باشد بگذارید ساده تر توضیح بدهیم شما دو عمل حقوقی اعراض و ابرا را در نظر بگیرید هر دو این اعمال حقوقی مصداق ایقاع را دارد:
اعراض یعنی اینکه من مالک مالی هستم اما تصمیم میگیرم آن مال را از حیطه مالکیت خودم خارج کنم مثلا انگشترم را در دریا می اندازم در اینجا این عمل فقط آثار حقوقیش به خود من بازمی گردد و من دیگر آن انگشتر را ندارم.
ابراء یعنی اینکه طلبکار با مبری ساختن کسی که دینی نسبت به او داشته و بدهکار است او را از پرداخت طلبش معاف می کند در اینجا اثر حقوقی ایقاع دو طرفه است یعنی با اراده طلبکار، بدهکار نیز بری می شود.
در اینجا به نمونه های از ایقاعات که در قانون مدنی به آنها اشاره شده می پردازیم:
ایقاعات دو طرفه:
ابراء
فسخ
اخذ به شفعه
وصیت عهدی
طلاق
رجوع مرد در طلاق رجعی
ایقاعات یک طرفه
احیا زمین موات ( موضوع ماده 27 و 143 قانون مدنی )
تحجیر ( موضوع ماده 142 قانون مدنی )
حیازت مباحات ( موضوع ماده 27، 146، 147 قانون مدنی )
اعراض از ملک ( موضوع ماده 178 قانون مدنی )
ایقاعی است که صرفا با اراده یک طرفه و با لفظ صریح ایقاع کننده و یا انجام فعلی از جانب او که دلالت بر جاری شدن ایقاع داشته ایجاد می گردد و نیاز به انجام تشریفات خاصی نبوده است.
ایقاعی است که صرف اراده برای جاری شدن کافی نبوده و صحت آن منوط به رعایت تشریفاتی است که در قانون بیان شده است طلاق یک ایقاع تشریفاتی است و قانون گذار در ماده 1134 قانون مدنی تحقق آن را منوط به تشریفاتی از جمله حضور لااقل دو مرد عادل در دفتر خانه طلاق برای اجرای صیغه طلاق دانسته است.
لازم به ذکر است که در موارد تردید اصل بر رضایی بودن ایقاع است مگر آنکه به صراحت به تشریفاتی بودن ایقاع اشاره گردیده شود.
شخص ایقاع کننده از انجام عمل حقوقی ایقاع بایستی قصد و اراده داشته باشد و تحت تاثیر اجبار و اکراه نخواهد اقدام کند.
نص صریح این شرط را ماده 1136 قانون مدنی بیان دارد و راجع به یکی از ایقاعات دو طرفه که طلاق است زمانی آن را واجد اثر حقوقی می داند که طلاق دهنده عاقل و بالغ و قاصد و مختار باشد.
زمانی عمل حقوقی ایقاع واجد اثر حقوقی است که شخص اعمال کننده عمل اهلیت داشته باشد یعنی مجنون و غیر رشید نباشد که قانون گذار در ماده 290 قانون مدنی به صراحت به این شرط اشاره داشته و ابراء را که یکی از ایقاعات است در صورتی موجب سقوط تعهد شخص مدیون می داند که داین ( طلبکار دین ) اهلیت داشته باشد اما راجع به اهلیت مدیون برخلاف عقد که دو طرف عقد هم ایجاب کننده و هم قبول کننده بایستی اهلیت داشته باشند در رابطه با ایقاع شرط نبوده و صرفا اراده ایقاع کننده را کافی دانسته است.
مثال ابراء را در نظر بگیرید ایقاع کننده اعلام می دارد که تو بدهکار از انجام تعهدی که نسبت به من داشتی بری الذمه هستی در اینجا به علت معین نبودن دین ایقاع صحیح نیست و شخص داین بایستی به صراحت موضوع دین را معین نماید.
ایقاع باید منجز باشد و معلق و مشروط به امر دیگری نباشد.
در رابطه با تحقق صیغه طلاق ما نمی توانیم اجرای صیغه طلاق را معلق و مشروط به امری بدانیم و جاری شدن صیغه طلاق را مشروط به شرطی بنماییم در اینجا این شرط چون اجرای طلاق را معلق می سازد به صحت طلاق خدشه وارد کرده و آن را باطل می کند.
عقد و ایقاع هر چند هر دو یک عمل حقوقی هستند اما با یکدیگر تفاوت های دارند که ما در اینجا به چند مورد آن می پردازیم :
1.عقد، یک قرارداد دو طرفه است و برای ایجاد آن بایستی ایجاب کننده و قبول کننده با توافق یکدیگر آن را به وجود بیاورند تا بگوییم عقد منعقد گردیده شده است اما ایقاع یک عمل حقوقی یک جانبه است و اراده ایقاع کننده آن را به وجود می آورد.
2.در ایجاد ایقاع دو طرفه بر خلاف عقد نیاز به قبولی طرف دیگر عقد نبوده و صرفا اراده ایقاع کننده، عمل حقوقی را ایجاد می کند.
3.در عقد، ایجاب کننده ممکن است به صورت لفظی و یا ضمنی ( انجام فعلی که دلالت بر اعلان ایجاب عقد دارد ) پیشنهاد خود را به طرف مقابل اعلام کند اما در ایقاع دو طرفه، اعلام اراده ایقاع کننده باید لفظا و به صراحت بیان شود.
آیا امکان رجوع از ایقاع وجود دارد؟
به صراحت نمی توانیم به این سوال پاسخ بدهیم چرا که وضعیت ایقاع حسب مورد به اراده ایقاع کننده بستگی داشته است.
رجوع از ایقاع یعنی بازگشت و بر هم زدن اثر ایقاعی که، به اراده ایقاع کننده ایجاد شده است فرض کنید شما به عنوان ایقاع کننده کسی را از پرداخت دینی که نسبت به شما دارد بری الذمه می نمایید اما از تصمیم خود پشیمان شده و خواستار دریافت دین خود از مدیون می شوید در اینجا این ایقاع دیگر قابل بازگشت نیست مگر در ایقاعات اذنی و رجوع از طلاق.
گفتیم رجوع از ایقاعات یعنی بی اثر کردن اثر حقوقی آنها، در بعضی از موارد اثر حقوقی ایقاع از ابتدا آن است که با اراده ایقاع کننده تعهد یا حقی اسقاط شود که مثال بارز آن ابراء یا حق فسخ است.
شما در ابراء زمانی که اراده می کنید طلب مدیون را از او دریافت نکنید تعهد او و حق مالی شما اسقاط می گردد و شما دیگر نمی توانید بار دیگر خواستار دریافت آن طلب باشید به بیان دیگر حق رجوع برای شما وجود ندارد اما گاهی اوقات هدف از ایقاع اباحه و دادن اذن از سوی ایقاع کننده است و قرار نیست تعهد و الزامی را به وجود آورد یا اسقاط کند؛
مثل ابراء، بنابراین در اینجا برای ایقا کننده محدودیتی در رجوع وجود ندارد و هر زمانی که بخواهد می تواند از اذنش رجوع کند مانند رجوع مالک از اذن در معامله فضولی.
نتیجه گیری:
ما در این مقاله به یکی از اعمال حقوقی که ماهیتی جدا از عقد داشته پرداختیم و بیان داشتیم که در بعضی از شرایط ممکن است اراده یکی از طرفین عقد که ایقاع کننده نامیده می شود عمل حقوقی را به وجود بیاورد که آثار حقوقی یک طرفه و یا دو طرفه را حسب مورد داشته است.
پیشنهادات
تیم حقوقی گروه وکلای عدل ایرانیان با داشتن سابقه طولانی در حوزه وکالت سعی برآن داشته که بهترین خدمات را به کاربرانی که نیاز به مشاوره در زمینه های مختلف حقوقی داشته اند در کمترین زمان ممکن ارائه بدهد. جهت کسب مشاوره می توانید با شماره 02147783 در ارتباط باشید.
وکیل خانواده نیاوران وکیل خانواده نیاوران : همانطور که واضح است دعاوی خانوادگی از مهمترین…
وکیل خانواده شمال تهران وکیل خانواده شمال تهران : امروزه بسیاری از وکلای خانواده متخصص…
وکیل خانواده یزد وکیل خانواده یزد : همواره در نظر داشته باشید که هر چقدر…
وکیل خانواده همدان وکیل خانواده همدان : وکیل خانواده همدان شخصی است که پس از…
وکیل خانواده تبریز وکیل خانواده تبریز : بهترین وکیل خانواده تبریز، شخصی است که با…
وکیل خانواده شیراز وکیل خانواده شیراز : بهترین وکیل خانواده شیراز فردی است که قادر…