برخلاف اینکه امروزه شیربها را کمتر کسی از داماد و خانواده او طلب می کند اما هنوز هم در برخی از روستاهای کشور به وفور دیده می شود که این حق مالی نیز به همراه سایر حقوق زوجه مطالبه می شود اما این شیربها چیست؟ و میزان آن چگونه تعیین می گردد؟
شیربها واژه قانونی نیست یعنی در هیچ جایی از قانون ما نمی توانیم راجع به آن و اصول و تشریفاتش چیزی پیدا کنیم در واقع عرف به وجود آورنده آن است نه قانون؛ لذا تشریفات و اصول آن را عرف هر منطقه مشخص می کند چون نانوشته است.
شیربها را این گونه می توان تعریف کرد مبلغی که قبل از مراسم عروسی از سوی داماد و خانواده اش به خانواده عروس پرداخت می گردد و بیشتر مصداق یک هدیه و هبه بوده و در صورتی که از رسومات باشد و هر دو خانواده طرفین به مطالبه و دریافت آن راضی باشند پرداخت می گردد.
برای درک بهتر قبل از هر اقدامی حتما با یک وکیل خانواده و یا وکیل مهریه و یا وکیل طلاق مشورت نمایید و سپس اقدام به امضا و یا قول و قرار در رابطه با این امر داشته باشید.
شیر بها می تواند به عنوان جزئی از مهریه باشد:
ماهیت شیربها در اینجا نوعی هبه و پیشکش به عروس بوده و داماد با پرداخت آن به خانواده عروس، می خواهد که صرف در خرید جهزیه بشود که در اینجا مالک شیر بها عروس است و داماد نمی تواند آن را استرداد کند.
شیر بها می تواند جدا از مهریه عروس باشد:
در اینجا ماهیت شیر بها جدا از مهریه و هبه بوده و قرار است به عنوان مبلغی جداگانه از مهریه برای کمک حال به عروس برای خرید جهزیه اش باشد که مالک شیر بها در این فرض داماد است و شیر بها متعلق به او می باشد نه عروس.
از آنجایی که شیر بها را توافق طرفین و عرف هر جامعه به وجود می آورد نه قانون گذار بنابراین برای میزان آن نیز تراضی و تصمیم طرفین تعیین کننده میزان شیر بها می باشد که با نظر گرفتن معیارها، عرف جامعه و سایر شرایط این مقدار معین گردیده و در صورت رضایت هر دو طرف عقد، داماد به پرداخت ملزم می گردد و نکته ای که در اینجا نسبت به مقدار شیر بها وجود دارد آن است که همانند مهریه محدودیتی در رابطه با میزان مبلغی که قرار است به عنوان شیر بها در نظر گرفته شود وجود نداشته و این اختیار را قانون گذار به خانواده طرفین عقد واگذار نموده است.
برخلاف سایر حقوق مالی زوجه در رابطه با شیربها ما هیچ الزامی را نداریم و در واقع خانواده زوج و زوجه آن را مطابق رسم و رسوم خود تعیین می کنند و هیچ منعی در دریافت این حق از زوج وجود ندارد و تنها رضایت طرفین کفایت می کند.
خانواده زوج را نمی توان الزام به پرداخت شیربها کرد مگر آنکه قبل از جاری شدن خطبه عقد زوج بپذیرد که این مبلغ را به خانواده عروس بپردازد تا کمک خرجی برای تهیه جهیزیه عروس باشد که در این حالت این الزام به وجود می آید و مرد مکلف به پرداخت می باشد.
بنابراین از نظر قانونی، برخلاف سایر حقوق مالی زوجه، شیربها هیچ وجاهت قانونی ندارد و قانون گذار ضمانت اجرای قانونی برای عدم پرداخت این حق در نظر نگرفته است.
مهریه را قانون گذار به صراحت در نص ماده 1082 قانون مدنی یکی از حقوق مالی زوجه می داند که به مجرد عقد نکاح زوج را ملزم به پرداخت آن کرده است و زوج نمی تواند ممانعت از پرداخت این حق مالی به زوجه نماید مگر زن از حق مالی خود بگذرد و زوجه را مبری سازد اما در رابطه با شیر بها ضمانت اجرای قانونی نداریم و عرف و توافق طرفین این الزام را به وجود آورده و در صورت عدم تراضی، پرداخت این دین بر ذمه زوج نیست.
زمان پرداخت شیر بها و مهریه یکی دیگر از تفاوت های این دو حق مالی از یکدیگر است در مورد اول چون قرار است این مبلغ من باب خرید جهزیه عروس به خانواده او پرداخت شود توافق طرفین عقد موعد را تعیین می کند که چه زمانی پرداخت انجام شود اما در رابطه با دومی از زمان جاری شدن صیغه عقد این حق برای زوجه به وجود می آید که هر زمانی که اراده کند خواستار دریافت این حق مالی از همسر خویش باشد در واقع زوجه تعیین می کند زمان پرداخت مهر چه زمانی باشد.
در رابطه با مهریه چنانچه به هر دلیلی زن و مرد از یکدیگر جدا شوند این حق قابل اسقاط نبوده و مرد حسب مورد به پرداخت یکی از اقسام مهریه ملزم می گردد اما در رابطه با شیر بها حق مطلق برای زوجه به وجود نمی آورد و در فرضی که ازدواج منحل گردد این حق مالی، قابلیت استرداد را برای زوج به وجود می آورد.
در این جا دو حالت پیش می آید:
اگر توافق به پرداخت شیربها شده و زوج هنوز پرداختی نکرده باشد در اینجا ملزم به پرداخت نمی شود چرا که تعهد قانونی ندارد فقط توافقی شده که در تهیه جهزیه کمک حال خانواده عروس باشد و هم اکنون هم که ازدواجی تحقق نیافته است پس این تعهد از او اسقاط می گردد.
اگر تعهد به توافق شیر بها شود و زوج آن را حسب توافق به زوجه پرداخته باشد و ازدواجی صورت نگیرد در اینجا این حق زوج بوده که بتواند آن را از خانواده زوجه پس بگیرد.
اما در رابطه با مهریه این حق محال ممکن است و در صورتی که مهریه تعیین شده باشد و ازدواج تحقق نگیرد زوج بنا بر توافق صورت گرفته ملزم به پرداخت نصف مهریه به زوجه خواهد بود.
آیا می توان زوج را ملزم به پرداخت کرد و به علت عدم پرداخت او را مشمول ضمانت اجرای قانونی دانست؟
در رابطه با مهریه و سایر حقوق مالی پاسخ مثبت است اما در رابطه با شیر بها قانون نوشته شده ای وجود ندارد که پاسخ سوال ما را بدهد و این مساله مبهمی است که قانون گذار تعیین و تکلیف آن را بر عهده عرف و توافق طرفین گذاشته است. به بیان دیگر زوجه ما در صورت عدم پرداخت شیر بها مستند قانونی ندارد که به موجب آن اجبار زوج را بخواهد؛ بنابراین چاره چیست؟
در اینجا قاضی پرونده تصمیم گیرنده است که آیا زوج این تعهد قانونی را دارد یا نه و اوست که تعیین تکلیف نهایی را به پرداخت یا عدم پرداخت شیر بها مشخص می کند که در اینجا قاضی ملاک را بر توافق و تراضی طرفین عقد گذاشته و با بررسی عرف و شرایط موجود تصمیم می گیرد قصد واقعی طرفین را بررسی کند و سپس حکم به پرداخت شیر بها را جز وظایف داماد بداند یا خیر.
همان گونه که بیان داشتیم مستند قانونی برای مطالبه شیر بها در قوانین نوشته وجود ندارد و در هیچ جا این اجبار برای زوج به پرداخت شیر بها وجود ندارد مگر تراضی خانواده عروس و داماد پس در اینجا باید بیان داشت که عروس نمی تواند طرح دعوی من باب مطالبه شیر بها در مراجع قضایی مطرح کند مگر مستندات مستدل و موجه داشته باشد تا قاضی را به اقناع وجدانی برساند که پرداخت شیر بها همانند سایر حقوق مالی بر ذمه زوج است در غیر این صورت به درخواست زوجه ترتیب اثر داده نخواهد شد.
در اینجا دو فرض پیش رو داریم:
اگر داماد شیربها را داد و عروس با پول آن جهزیه خرید در اینجا جهزیه تعلق به عروس دارد چرا که شیربها را به عنوان هدیه و پیش کش به زن داده است اما اگر بنا بر توافق طرفین، شیربها به عنوان مبلغی برای پرداخت جهزیه به زوجه داده شده باشد در اینجا از آن داماد بوده و می تواند آن را از زن پس بگیرد.
ماهیت حقوقی شیر بها صلح بلاعوض است و قرار است بنا بر توافق داماد با خانواده عروس نفعی به شخص ثالثی که عروس است برسد در اینجا باید بیان داریم این هبه و صلح غیر قابل رجوع است و زوج نمی تواند خواستار مطالبه مبلغ شیر بها باشد البته نسبت به این اصل یک استثنا وارد است که اگر قرار باشد این مبلغ از داماد دریافت شود و بنا بر توافق، داماد آن را پرداخت کرد و در نهایت ازدواجی تحقق نیافت در اینجا شیر بها قابل برگشت خواهد بود.
نتیجه گیری
شیربها همانند سایر حقوق مالی زوجه قابل دریافت از زوج می باشد با این تفاوت که قانون گذار این الزام را به وجود نیاورده و طرفین عقد که خانواده عروس و داماد هستند حسب عرف و رسومات منطقه ای خود این الزام به وجود آورده اند و در شرایطی زوج را ملزم به آن نموده اند که برای خرید جهزیه عروس، مبلغی را به عنوان شیربها که در واقع هبه و پیشکش برای عروس بوده بپردازد که تعیین میزان آن به عهده طرفین بوده است.
تیم حقوقی عدل ایرانیان با داشتن سابقه طولانی مدت در حوزه وکالت توانسته بهترین خدمات حقوقی را به افراد ارائه بدهد برای برخورداری از این خدمات می توانید با شماره تماس 02147783 با ما در ارتباط باشید.
وکیل خانواده نیاوران وکیل خانواده نیاوران : همانطور که واضح است دعاوی خانوادگی از مهمترین…
وکیل خانواده شمال تهران وکیل خانواده شمال تهران : امروزه بسیاری از وکلای خانواده متخصص…
وکیل خانواده یزد وکیل خانواده یزد : همواره در نظر داشته باشید که هر چقدر…
وکیل خانواده همدان وکیل خانواده همدان : وکیل خانواده همدان شخصی است که پس از…
وکیل خانواده تبریز وکیل خانواده تبریز : بهترین وکیل خانواده تبریز، شخصی است که با…
وکیل خانواده شیراز وکیل خانواده شیراز : بهترین وکیل خانواده شیراز فردی است که قادر…
View Comments
سلام اگر داخل عقد نامه ذکر کنیم کنیم که شیر بها یک دستگاه ماشین مقرر شده و داماد امضا کرده باشه و حتی موقع نامزدی این شیربها به اقوم اعلام شده باشه و همه مکتوب امضا کرده باشن آیا موقع طلاق میشه شیر بها رو طلب کرد؟