یکی از شیوه های مرسوم جهت اعتراض به آراء قضایی که توسط قانون گذار در قانون پیشبینی شده است فرجام خواهی است. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
مطابق با قانون، فرجام خواهی عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقرارات قانونی.
فرجام خواهی معمولا توسط طرفین دعوا، قائم مقام، نمایندگان قانونی و وکلای آنها و یا دادستان کل کشور با تقدیم دادخواست فرجامی به دادگاه صادر کننده رای به صورت می گیرد. تاریخ تقدیم دادخواست البته در صورت ثبت آن در همان روز تقدیم، ابتدای فرجام خواهی محسوب می شود.
این شیوه اعتراض به آراء صادره در احکامی خاص قابلیت رسیدگی را دارند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
کدام قرارها قابلیت رسیدگی فرجامی را دارند؟
همچنین آراء دادگاه های تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد خاص. این موارد عبارت اند از:
چه احکامی قابلیت فرجام خواهی را ندارند؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا تمامی احکام صادره قابلیت فرجام خواهی را دارند؟ در پاسخ باید گفت همه احکام این قابلیت را نداشته و تنها در مواردی خاص این امر امکان پذیر است. احکامی که فاقد قابلیت رسیدگی فرجامی هستند عبارت اند از:
آیا آراء دادگاه های بدوی قابلیت فرجام خواهی دارند؟
آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم تجدیدنظرخواهی به قطعیت رسیده است قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر:
مهلت درخواست فرجام خواهی چقدر است؟
به طور کلی مهلت درخواست فرجامی برای اشخاص ساکن ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ انقضای مهلت تجدید نظرخواهی در نظر گرفته شده است.
در صورتی که دادخواست خارج از مهلت یاد شده تقدیم شود یا در مدت معین شده نقایص موجود رفع نشود، به موجب قرار از سوی دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده رد می گردد.
این قرار ظرف بیست روز قابل شکایت در دیوان عالی کشور می باشد و رای دیوان عالی کشور بعد از رسیدگی به این امر قطعی است.
در صورت تکمیل دادخواست فرجام خواهی، دادگاه آن را برای اصحاب دعوا ارسال می کند تا ظرف بیست روز به صورت کتبی پاسخ دهند. پس از گذشت بیست روز چنانچه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال می گردد.
در چه مواردی حکم صادره نقض می شود؟
پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، شعبه رسیدگی کننده با نظر اکثریت اعضاء در تایید و یا نقض رای صادره تصمیم مناسب را اتخاذ می نماید.
در موارد زیر حکم یا قرار نقض می شود:
با این حال چنانچه رای صادره با قوانین حاکم در زمان صدور آن مخالف نباشد یا عدم صحت مدارک و اسناد و نوشته هایی که مبنای صدور رای قرارگرفته اند ثابت شود رای صادره نقض می شود.
پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور، رسیدگی مجدد به دادگاه ارجاع داده شده و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد.
گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی از جمله دعاوی کیفری می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری این موسسه می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.
مطالب مرتبط:
وکیل خانواده نیاوران وکیل خانواده نیاوران : همانطور که واضح است دعاوی خانوادگی از مهمترین…
وکیل خانواده شمال تهران وکیل خانواده شمال تهران : امروزه بسیاری از وکلای خانواده متخصص…
وکیل خانواده یزد وکیل خانواده یزد : همواره در نظر داشته باشید که هر چقدر…
وکیل خانواده همدان وکیل خانواده همدان : وکیل خانواده همدان شخصی است که پس از…
وکیل خانواده تبریز وکیل خانواده تبریز : بهترین وکیل خانواده تبریز، شخصی است که با…
وکیل خانواده شیراز وکیل خانواده شیراز : بهترین وکیل خانواده شیراز فردی است که قادر…
View Comments
سلام اقایون بنده یک سوال دارم ایا میشود در دادگاه بدوی با درخواست الزام به تحویل مبیع مالی منقول طبق بیع نامه کرده ام و با ارائه دلایل و مدارک و استشهادیه تحویل دادگاه و در وقت رسیدگی جلسه دادگاه شهید مفتح شعبه ۲۲۳ بدون حضور خوانده در جلسه و درخواست کتبی و حتی شفاهی و یا امضای من در صورتجلسه دادگاه پس از ان قاضی با خروج از بی طرفی و با علم خود رای رد شکایت کند و ذکر کند خواهان در وقت جلسه رسیدگی رضایت خود را شفاها اعلام کرده و پس از اعتراض و مجددا مرداخت هزینه دادرسی دادگاه تجدید نظر شعبه ۲۵ هم نظر قاصی بدوی را تایید کند ایا معنای عدالت این است یعنی قضات میتوانند بدون حضور خوانده در دادگاه و ارائه لایحه دفاعیه و بدون توجه به ادله و مدارک و شواهد خواهان فقط با علم خود رای صادر نمایند همانطور که این دو دادگاه در حق بنده کرده اند در شماره پرونده 9909982165900276
سلام اقایون بنده یک سوال دارم ایا میشود در دادگاه بدوی با درخواست الزام به تحویل مبیع مالی منقول طبق بیع نامه کرده ام و با ارائه دلایل و مدارک و استشهادیه تحویل دادگاه و در وقت رسیدگی جلسه دادگاه شهید مفتح شعبه ۲۲۳ بدون حضور خوانده در جلسه و درخواست کتبی و حتی شفاهی و بدون امضای خواهان در صورتجلسه دادگاه پس از ان قاضی با خروج از بی طرفی و با علم خود رای رد شکایت کند و اعلام بطلان کند و ذکر کند خواهان در وقت جلسه رسیدگی رضایت خود را شفاها اعلام کرده و پس از اعتراض و مجددا پرداخت هزینه دادرسی دادگاه تجدید نظر شعبه ۲۵ هم نظر قاصی بدوی را تایید کند ایا معنای عدالت این است یعنی قضات میتوانند بدون حضور خوانده در دادگاه و ارائه لایحه دفاعیه و بدون توجه به ادله و مدارک و شواهد خواهان فقط با علم خود رای صادر نمایند همانطور که این دو دادگاه در حق بنده کرده اند یعنی قضات این مملکت به علم غیب هم دست یافته اند !!!! پرونده شماره
9909982165900276
سلام وقت شما بخیر
اگر رای شما خلاف شرع بین هست و رای به اصطلاح رای عادلانه ای نیست می توانید اعمال ماده 477 را انجام بدهید و پرونده در شعب دیگر بررسی شود
ممنون میشم کسی در این خصوص راهنمایی و یا کمکی برای گرفتن احقاق حق من کنداطلاعدهدچون دادگاهها متاسفانه فقط شده باند بازی ورابطه و نفوذ و قصات اصلا با دید تساوی و در خصوص شواهد و مدارک موجود در پرونده رای صادر نمیکنند
سوال شما رو در کامنت قبلی جواب دادیم
در صورت اختیار وکیل و مشاوره حضوری با وکیل می توانید با شماره 02147783 تماس بگیرید
سلام.رای دادگاه من ۶/۶ صادر شده است و بازگشت به کار خورده است.خواستم ببینم در صورتی که شرکت اعتراض نکند من چه زمانی باید به شرکت مراجعه کنم؟واینکه اگه مانع ورود من شدند چکار باید کنم؟
سلام.رای الزام به سند دردادگاه بدوی صادر شده است .درخواست تجدید نظر هم نشده .اجراییه هم صادر شده .ابلاغ حضور دردفترخانه هم برای محکوم علیه صادر شده است .سپس محکوم علیه فرجام خواهی کرده .آیا میتوانسته و اینکه آیا روز ابلاغ و اقدام تجدید نظر ،وقتیکه اصلا تجدید نظر نشده ،به مهلت فرجام خواهی باید اضافه میشده.ممنون
سلام وخسته نباشید سروران گرامی جهت فروش مال غیر قرارمجرمیت طبق ماده 1مرتکبین و ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری صادر واعلام گردید توسط دادیار شعبه 4وچند دلایل اشاره نموده یک شکایت شاکی2نقض رای شعبه دادگستری3نفرشاهدومطلع 3برگ گواهی تاییدنمودن4کارشناس باصراحت وتوضیحات کامل اعلام کرده فروشندگان اقدام به فروش مال غیر نموده اند5دونفر از فروشندگان به باقی مانده مبیع اقرارنمودن6 چند سطر اول مبایعه نامه که کلیه سهم الارث به این جانب فروختندودوسطر آخر مبایعه نامه قیدنمودن که زمین مورد اختلاف یک هکتار سهم وارث سعادتیارومابقی سهم آقای احمدی میباشد وغیره طبق ماده 1مرتکبین و ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری صادر واعلام گردید که طی کلاسه 930096در دادنامه قید شده موردموافقت دادستان هم قرار گرفته امامتاسفانه بعد از18 روزاز موافقت دادستان شعبه 101 جزایی طی یک کلاسه ای دیگر که متعلق به پرونده ماه نبوده قرارمنع متهمین را صادر واعلام گرده این درحالی است که قاضی شعبه 101 جزایی در رای که خودش صادر نموده اعلام نموده فروشندگان میدانسته اندکه مادر آنهاقسمتی ازسهم الارث رافروخته بازهم درمبایعه نامه قیدنمودن وتوسط شعبه 6تجدیدنظرهم که یکی از فامیلهای وارثین بوده تاییدنموده که نهایتا ازسال 91تاسال 1400 متحمل هزینه های سنگین شدم وچندبارحکم جلب وبازرسی خانه و خانواده ام بدون دلیل وکلی هک حرمت چیز های دیگه