به طور کلی استفاده از مال شخصی بدون اذن یا اجازه او امکان پذیر نمی باشد. به همین دلیل ممکن است برای شما نیز پیش آمده باشد، که در مواردی به دلیل نیاز خود وسیله ای را از شخصی قرض کرده باشید، تا پس از استفاده از آن وسیله مجددا آن را به صاحبش بازگردانید. این عمل در معنای حقوقی با عنوان عقد عاریه شناخته می شود.
بر اساس قانون، عقد عاریه عقدی است که به سبب آن، یکی از طرفین قرارداد به دیگری امکان میدهد تا از عین مال او به صورت مجانی استفاده کرده و منفعت ببرد. بنابراین شخص عـاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر می نامند.
این عقد ضمن برقرار بودن شرایط خاص خود برای تحقق، می بایست دارای شرایط اساسی صحت انجام معامله، یعنی قصد و رضای طرفین، اهلیت و مشخص بودن موضوع مورد معامله باشد.
به دلیل اهمیت آشنایی با عقد عاریه و شرایط آن، در این مقاله سعی شده است تا با معرفی سرفصل های زیر به کلی سوالات شما درباره این موضوع پاسخ دهیم.
معنای لغوی عاریه، عاریت، قرضی و مصنوعی می باشد. اما معنی این واژه در اصطلاح حقوقی خود، به معنای عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین قرارداد به شخص دیگر اجازه می دهد تا از عین مال او به شکل رایگان استفاده کند.
تعریف عاریه در دادگاه بسیار مهم است و می تواند سرنوشت یک پرونده را کاملا برعکس کند پس حتما از یک وکیل قرارداد متخصص برای پرونده خود مشورت بگیرید.
مهم ترین ویژگی در قرارداد عاریه این مورد است، که مالکیت شی منتقل نمی شود؛ بلکه تنها اجازه استفاده از آن داده خواهد شد. همچنین این قرارداد بر این مبناست که شخص بدون پرداخت مبلغی و به شکل رایگان از آن مال استفاده کند.
در نظر داشته باشید، مورد عاریه می بایست پس از استفاده همچنان باقی مانده و از بین نرود.
از دیگر ویژگی های عقد عاریه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
برای مثال مواد خوراکی را نمی توان به عنوان عاریه به شخص دیگری داد. چرا که با خوردن آن، مال تمام خواهد شد. با این وجود میتوان خوراکی را جهت نمایش در فروشگاه به عاریه داد.
با این مثال روشن می شود، تنها می توان مالی را عاریه داد، که با استفاده از آن، عین مال باقی بماند.
حال ممکن است این سوال مطرح شود که آیا تعیین وقت در عقد عاریه، باعث تبدیل شدن آن به عقدی لازم می شود؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت تعیین مدت در این عقد موجب لزوم آن نخواهد شد. بنابراین هر یک از طرفین قرارداد مجاز هستند تا هر زمان که خواستند عـاریه را بر هم بزنند. چراکه تعیین مدت عقد جایز را لازم نخواهد کرد.
به طور کلی تاثیر تعیین مدت در عقد عاریه، تنها در این مورد است که با پایان مدت قرارداد، عاریه خاتمه مییابد. زیرا در این عقد حق انتفاع به مستعیر و یا عاریهگیرنده برای زمان معینی داده شده است.
به همین خاطر اگر عاریهگیرنده بعد از پایان مدت مشخص از مورد عاریه استفاده نماید، موظف خواهد بود تا اجرت المثل آن را پرداخت کند.
توجه داشته باشید، عاریه عقدی مجانی و غیر معوض می باشد و تنها بر اساس لطف و کمک شخص عـاریهدهنده به عاریه گیرنده است. به همین خاطر درخواست شرط عوض در این عقد درست نمی باشد.
مورد دیگری که در هنگام عقد عاریه می بایست در نظر داشت، ذکر این نکته است که امکان دارد عـاریه یا عدم فسخ آن، در ضمن عقد لازمی شرط شود. در این شرایط هیچ کدام از طرفین قرارداد حق ندارند عقد را بر هم بزنند.
در قرارداد های خود به دلیل پیچیدگی تعاریف و مصادیق استفاده و جلوگیری از ضرر و زیان مالی حتما با یک وکیل پایه یک دادگستری مشورت نمایید.
برای تحقق عقد عاریه می بایست به جز شرایط مخصوص به این عقد، کلیه شرایط درستی معامله بر قرار باشد. این شرایط مطابق با ماده 190 قانون مدنی در لیست زیر آورده شده است.
بر اساس ماده ۶۳۶ قانون مدنی افرادی که دارای شرایط زیر باشند اجازه دارند تا مالی را عاریه دهند.
به منظور تحقق عقد عـاریه، شخص عاریهدهنده، می بایست مالک منفعت بوده و دارای اهلیت تصرف باشد. به همین خاطر عاریه دادن مال بوسیله شخصی که آن را تصاحب کند، یعنی شخص غاصب، درست نیست. این موارد همچون بیع و اجاره، دارای حکم فضولی می باشد و قوانین مختص به این معامله بر آن اعمال میشود.
افرادی که سفیه و یا مجنون باشند و یا اشخاصی که به دلیل نادانی و یا جنون و افلاس، نتوانند اموال خود را تصرف نمایند، حق ندارند مالی را بدون اجازه ولی و یا طلبکار عاریه دهند.
همچنین توجه داشته باشید، در مورد معیر نیز، ملکیت عین شرط نیست. بنابراین کافی است تا به سبب اجاره و یا وصیت، مالک منفعت باشد.
مطابق با ماده 637 قانون مدنی نیز: هر آنچه که بتوان بوسیله بقای اصلش از آن بهره مند شد، میتواند مورد عقد عاریه واقع شود.
مستعیر نیز می بایست اهلیت انتفاع داشته و معین باشد.
مطابق با ماده 190 قانون مدنی، موضوع معامله می بایست مشخص باشد. به طور کلی این شرط از قواعد عمومی قراردادها به شمار می آید. با این وجود در عقد عـاریه که بر اساس مسامحه است، قابلیت تعیین و علم مختصر در این مورد کافی است.
عقد عاریه از معاملات به معنای اعم است. به همین دلیل زمانی که خاطر مورد عاریه، دارای منفعت مشخصی باشد، مثل صندلی که جهت نشستن استفاده می شود، نیازی نیست که منظور از عاریه، در عقد ذکر شود.
با این حال درصورتیکه مال مورد عـاریه منافع و کاربردهای مختلفی داشته باشد، می بایست به روشنی این مورد را در عقد تصریح کرد. برای نمونه یک کتاب خطی قدیمی که هم میتوان آن را مطالعه کرد و یا از روی آن استنساخ نمود و یا از آن عکسبرداری کرد.
یکی از مهم ترین شرایط عقد عاریه که در قوانین عمومی نیز به آن اشاره شده است، عقلانی و مشروع بودن منفعت در عقد عاریه است.
مطابق با نص صریح ماده 215 قانون مدنی مورد معامله می بایست مالیت دارای نفع عقلایی مشروع باشد.
در عاریه نیز همچون اجاره و حق انتفاع، منفعت مورد عقد قرار خواهد گرفت. به همین خاطر، منفعت مورد عقد عاریه، می بایست عقلایی و مشروع باشد. چرا که شی واحدی می تواند دارای منفعت مختلفی باشد که برخی مشروع و یا غیرمشروع باشد.
مالی که مورد عاریه قرار می گیرد، می بایست در برابر منفعتی که اذن داده می شود، قابل باقی ماندن باشد.
مطابق با ماده 637 قانون مدنی، چنانچه چیزی که بتوان با بقای اصلش از آن بهره مند شد، میتواند مورد عقد عاریه واقع شود.
عقد عاریه و عقد قرض در مواردی همچون مفهوم و کاربرد بسیار به یکدیگر شبیه هستند. با این وجود براساس قانون مدنی بین این دو تفاوت هایی وجود دارد.
همانطور که در این مقاله اشاره شد، عقد عاریه از عقود جایز به شمار می آید. اما عقد قرض یک عقد لازم است.
مالی که مورد عقد عاریه قرار می گیرد، می بایست مالی باشد که در صورت استفاده از بین نرود. اما در عقد قرض این محدودیت تعریف نشده است.
همچنین درباره عقد قرض، مالکیت مال به قرض گیرنده انتقال می یابد. به همین دلیل این شخص وظیفه دارد، مثل مال را به قرض دهنده بازگرداند. اما در عقد عاریه، تنها عاریه گیرنده حق دارد تا مدتی از مال استفاده کرده و موظف خواهد بود تا عین مال عاریه را به عاریه دهنده باز پس دهد.
در صورتی که یکی از طرفین قرارداد دارای ویژگی اهلیت نباشد، عقد عـاریه باطل می شود. مثلا چنانچه معیر فاقد اهلیت باشد و مستعیر از این موضوع مطلع نباشد، مال نزد مستعیر امانت قانونی است. بنابراین می بایست آن را به ولی و قیم محجور که مسئول اداره امور اوست، مسترد نماید.
همچنین اگر مستعیر نسبت به اهلیت نداشتن معیر آگاه باشد و مالی را به عنوان عـاریه از او درخواست نماید، غاصب به شمار می آید چرا که محجور، اجازه تصرف در مالش را نخواهد داشت.
نتیجه گیری
همانطور که در این مقاله ذکر شد در عقد عاریه می توان از هر چیزی که بوسیله بقای اصل مال بتوان از آن منفعت برد، موضوع عقد عاریه قرار گیرد. بر اساس این تعریف چیزی که به عاریه داده می شود نباید در صورت استفاده از بین برود و می بایست در دسته بندی اموال قابل بقا قرار گیرد. عاریه دهنده نیز می بایست دارای منفعت مالی باشد که مورد عاریه قرار گرفته است.
گروه وکلای عدل ایرانیان نیز آماده است تا با ارائه مشاوره با شماره 02147783 به کلیه سوالات شما خوانندگان در زمینه عقد عاریه پاسخ دهد.
وکیل خانواده نیاوران وکیل خانواده نیاوران : همانطور که واضح است دعاوی خانوادگی از مهمترین…
وکیل خانواده شمال تهران وکیل خانواده شمال تهران : امروزه بسیاری از وکلای خانواده متخصص…
وکیل خانواده یزد وکیل خانواده یزد : همواره در نظر داشته باشید که هر چقدر…
وکیل خانواده همدان وکیل خانواده همدان : وکیل خانواده همدان شخصی است که پس از…
وکیل خانواده تبریز وکیل خانواده تبریز : بهترین وکیل خانواده تبریز، شخصی است که با…
وکیل خانواده شیراز وکیل خانواده شیراز : بهترین وکیل خانواده شیراز فردی است که قادر…