زمانی که زن و شوهر نسبت به انجام طلاق، توافق دارند، سخت گیری کمتر می شود. در این شرایط، روند انجام طلاق با سرعت بیشتری انجام می شود. مطابق ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده، هر گاه زن و شوهر تمایل داشته باشند که به صورت توافقی از یکدیگر جدا شوند؛ باید یکی علیه دیگری به دادگاه دادخواست دهد و تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را نماید.
در طلاق توافقی ارجاع زوجین به حکمین (داوران) حذف شده است. به جای آن زوجین به یکی از مراکز مشاوره خانواده ارجاع داده می شوند. البته زوجین می توانند خودشان از ابتدا به این مراکز مراجعه کنند و سپس دادخواست طلاق دهند. ماده ۲۵ قانون حمایت از خانواده، در این خصوص مقرر می دارد: «در صورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد.»
در این مورد طرفین می توانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتدا در مراکز مذکور مطرح کنند.» یکی از وظایف مراکز مشاوره ی خانواده ارائه مشاوره به زوج هایی است که تمایل دارند با توافق از یکدیگر جدا شوند.
دادگاه زوجین را به یکی از این مراکز معرفی میکند یا آن ها خود از ابتدا به آن مراجعه میکنند. طبق ماده ۱۹ قانون حمایت از خانواده، مرکز باید تلاش کند که میان زوجین سازش ایجاد کند. در صورت حصول سازش نسبت به تنظیم سازش نامه مبادرت نماید.
در غیر این صورت نظر کارشناسی خود در مورد علل و دلایل عدم سازش را به طور مکتوب و مستدل به دادگاه اعلام کند. در ادامه ی ماده ۲۵ قانون حمایت از خانواده، مقرر شده است که «در صورت انصراف متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص کردن موارد توافق جهت اتخاذ تصمیم نهایی به دادگاه منعکس می کند.» البته مطابق ماده ۱۹ قانون حمایت از خانواده «دادگاه با ملاحظه نظریه کارشناسی مراکز مشاوره خانواده به تشخیص خود مبادرت به صدور رای میکند.»
برای صدور گواهی عدم امکان سازش، دادگاه ابتدا باید مشخص کند که طلاق توافقی مزبور در چه قالبی انجام میشود. سپس با توجه به قالب مورد نظر و توافق طرفین، رای خود مبنی بر عدم امکان سازش را صادر نماید. بعد از این که دادگاه گواهی عدم امکان سازش را صادر نمود، این رای باید ثبت و اجرا شود. بنابراین در ابتدا به بررسی قالب های طلاق توافقی می پردازیم.
خلع و مبارات دو نهاد حقوقی برگرفته از حقوق اسلامی می باشند. در هر دوی این نهاد ها، کراهت وجود دارد. یعنی حداقل یکی از زوجین از زندگی کردن با دیگری متنفر است و به این دلیل اقدام به طلاق گرفتن می نماید.
مطابق ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی، اطلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد. در واقع در مبارات، کراهت و تنفر متقابل است، یعنی زن از مرد و مرد از زن متنفر می باشد. اما در خلع، زن از مرد تنفر داشته و از زندگی کردن با او کراهت دارد در صورتی که وضعیت مرد روشن نیست.
به عبارت دیگر، در خلع، نفرت و کراهت زن از مرد، مسلم است. اما تنفر مرد از زن محرز نبوده و احراز عدم تنفر مرد از زن ضروری نمی باشد.
ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی مقرر می دارد: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد.»
در این دو نهاد، زن جهت جلب موافقت مرد برای طلاق، مبلغی را به او پرداخت می نماید. در واقع زن از طریق خلع یا مبارات، مبلغی را به مرد می بخشد که به آن «بذل» یا «فدیه» می گویند و در ازای آن مرد، زن را طلاق می دهد. مبلغی که در خلع یا مبارات به مرد پرداخت می شود میتواند شامل کل یا بعض مهریه یا هر مال دیگری باشد.
بنابراین زن ممکن است توافق نماید که مهریه خود را به شوهر ببخشد. یا در صورت تملک، آن را مجددا به ملکیت مرد در آورد. یا اگر مهریه دین است، ذمه شوهر را از آن بری کند یا هر مال یا مبلغ دیگری را به شوهر پرداخت نماید.
مال پرداختی به مرد میتواند عین مهریه، عوض مهریه یا هر مال دیگری اعم از عین، منفعت و حق مالی باشد. مطابق ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی در طلاق خلع، میزان بذل می تواند کمتر یا بیشتر از مهریه زن باشد. اما مطابق ماده ۱۱۴۷ این قانون در طلاق مبارات میزان بذل نباید از مهریه زن بیشتر باشد.
توافق زن و مرد مبنی بر خلع یا مبارات زمانی مؤثر می شود که صیغه طلاق اجرا شود. لذا تا قبل از اجرای صیغه طلاق، این توافق برای هیچ کدام از طرفین لازم الاتباع نمی باشد. با اجرای صیغه طلاق، توافق مذکور میان طرفین لازم الاجرا می شود.
حال اگر زن یائسه یا غیر مدخول بها باشد، عده نداشته و طلاق و بذل میان زوجین نهایی می شود و هیچ کدام از طرفین نمی تواند از طلاق یا بذل رجوع کند. اما اگر زن عده داشته باشد، مرد در زمان عده حق رجوع ندارد چون با اخذ بذل طلاق بائن شده است و دیگر نمی تواند رجوع کند.
اما در مدت عده، زن می تواند تحت شرایطی از بذل خود رجوع کند. در صورتی که زن از بذل خود رجوع کند، طلاق باطل نمی شود. بلکه طلاق بائن به طلاق رجعی تبدیل می گردد و بنابراین مرد نیز متقابلا می تواند رجوع کند. بنابراین، زن در شرایطی می تواند از بذل خود رجوع کند که فرصت برای مرد باقی باشد که بتواند به نکاح رجوع کند.
هرگاه زن و مرد بر طلاق توافق کنند ولی بذلی از طرف زن صورت نگیرد و مبلغ یا مالی به شوهر پرداخت نشود، این توافق الزام آور نمی باشد. مگر در صورتی که شوهر اقدام به طلاق کند.
در صورت اجرای طلاق، اگر زن به دلیل عدم نزدیکی با شوهر یا به دلیل یائسگی عده نداشته باشد، طلاق قطعی بوده و هیچ یک از طرفین حق رجوع نخواهد داشت. اما در صورتی که زن عده داشته باشد، این طلاق گرچه توافقی است ولی رجعی محسوب می شود و مرد در مدت عده حق رجوع خواهد داشت.
از آنجایی که در خلع و مبارات زن مالی را به مرد بخشیده و مرد در مقابل آن زن را طلاق میدهد، این نوع طلاق نوعی طلاق به عوض (معوض) محسوب میشود. اما زمانی می توان از مبارات استفاده کرد که زن و مرد از یکدیگر کراهت و تنفر داشته باشند.
در خلع نیز زن باید از مرد کراهت داشته باشد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا اگر زن و مرد از یکدیگر تنفر و کراهت نداشته باشند، می توانند طلاق به عوض داشته باشند؟
در قانون مدنی به چنین طلاقی اشاره نشده است. در فقه نیز این مسئله اختلافی می باشد. عده ای آن را صحیح و عده ای دیگر باطل می دانند. به نظر می رسد که چنین توافقی از جهت حقوقی صحیح می باشد و با انجام طلاق، طرفین به مفاد آن ملزم خواهند بود. لذا نه زن می تواند از بذل خود در عده رجوع کند و نه مرد می تواند به نکاح رجوع کند.
پس از مشخص شدن نوع طلاق توافقی، دادگاه با لحاظ توافقات طرفین و نوع طلاق توافقی، نسبت به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام خواهد کرد. دادگاه می بایست مطابق ماده ۲۹ قانون حمایت از خانواده، تکلیف جهیزیه، مهریه، نفقه زوجه، اطفال و حمل، اجرت المثل ایام زوجیت، چگونگی حضانت و نگهداری اطفال، ترتیب و زمان ملاقات با طفل را معین نماید. همچنین مرد باید حقوق مالی زوجه را تأدیه کند.
با توجه به توافقی بودن طلاق، معمولا این امور توسط خود زوجین معین شده و در صورت جلسه دادگاه قید میشود.
پس از صدور گواهی عدم امکان سازش، این گواهی باید ظرف سه ماه جهت اجرا شود. ثبت طلاق به یکی از دفاتر رسمی طلاق ارائه شود وگرنه باطل خواهد شد. همچنین پس از تسلیم گواهی عدم امکان سازش به دفترخانه رسمی، طلاق باید ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم گواهی ثبت و اجرا شود. در غیر اینصورت نیز گواهی باطل خواهد شد.
مطابق تبصره ماده ۳۴ قانون حمایت از خانواده، در صورت بطلان گواهی عدم امکان سازش، کلیه توافقاتی که گواهی مذکور بر مبنای آن صادر شده است نیز ملغی میشود.
در صورتی که طرفین در دفترخانه حاضر شوند، دفترخانه طلاق را اجرا و ثبت میکند. صیغه طلاق توسط شوهر یا به وکالت از او توسط سردفتر یا فرد دیگری (در حضور سردفتر) انشاء شده و توسط سردفتر به ثبت می رسد.
انشای طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور دو مرد عادل انجام شود. همچنین زن نباید در عادت ماهیانه یا در طهر مواقعه قرار داشته باشد. در صورت رجعی بودن طلاق، باید مفاد ماده ۲۸ قانون حمایت از خانواده رعایت شود که مطابق آن «در طلاق رجعی، صیغه طلاق مطابق مقررات مربوط جاری و مراتب صورت جلسه می شود، ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلقه در منزل مشترک تا پایان عده است، مگر اینکه زن رضایت به ثبت داشته باشد.»
در صورت تحقق رجوع، صورت جلسه طلاق ابطال و در صورت عدم رجوع صورت جلسه تکمیل و طلاق ثبت می شود. در هر حال در صورت انقضای مدت عده و عدم احراز رجوع، طلاق ثبت می شود.»
در مواردی که زن و شوهر برای اجرا و ثبت طلاق با هم در دفترخانه حاضر نشوند، اگر متقاضی اجرا و ثبت طلاق مرد باشد و گواهی عدم امکان سازش را در موعد مقرر سه ماهه به دفتر خانه تسلیم کند و زن نیز ظرف یک هفته از زمان تسلیم در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین اخطار می دهد که جهت اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند.
هر گاه زن حاضر نشده و مرد به طلاق تمایل داشته باشد، در این صورت صیغه طلاق جاری و ثبت می شود و مراتب به وسیله دفترخانه به اطلاع زن می رسد. اما اگر مرد نیز تمایلی به طلاق نداشته باشد، ظرف سه ماه از زمان تسلیم گواهی عدم امکان سازش به دفتر خانه و عدم اجرا و ثبت طلاق، گواهی مذکور باطل می شود.
در صورتی که متقاضی اجرا و ثبت طلاق توافقی، زن باشد و مرد از حضور در دفترخانه امتناع کند، در حالی که زن گواهی عدم امکان سازش را در موعد سه ماهه به دفترخانه تسلیم کرده ولی مرد ظرف یک هفته از زمان تسلیم در دفترخانه حاضر نشده باشد، سردفتر به زوجین اخطار میدهد که برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر خانه حاضر شوند.
هرگاه مرد حاضر نشود و زن تمایل به طلاق داشته باشد، در این صورت اگر زن به موجب رأی دادگاه، سند رسمی وکالت در طلاق داشته باشد، صیغه طلاق جاری و ثبت می گردد. در ادامه، مراتب آن به وسیله دفترخانه به اطلاع مرد می رسد.
اما اگر زن چنین وکالتی نداشته یا زن نیز تمایلی به انجام طلاق نداشته باشد، در این صورت ظرف سه ماه از زمان تسلیم گواهی عدم امکان سازش به دفترخانه و عدم اجرا و ثبت طلاق، گواهی مزبور باطل می شود.
به هر حال مطابق تبصره ماده ۳۴ قانون حمایت خانواده، در طلاق توافقی با بطلان گواهی عدم امکان سازش، کلیه توافقاتی که گواهی مزبور بر مبنای آن صادر شده است نیز ملغی می گردد.
مدارک مورد نیاز برای ثبت دادخواست طلاق توافقی، صدور گواهی عدم امکان سازش و در نهایت اجرای صیغه طلاق در دفتر طلاق به شرح زیر است:
نکته: اگر سند نکاحیه را بنا به هر علتی در اختیار ندارید، باید به دفترخانه ای که در آن عقد نکاح شما ثبت شده است مراجعه کنید. از سردفتر درخواست نمایید تا رونوشت تایید شده از عقد نامه تان را به شما تحویل نماید.
همان طور که پیش تر به آن اشاره شد زوجین به هنگام طلاق توافقی بر سر همه مسائل از جمله حضانت فرزندان توافق می کنند؛ حتی اگر هر یک از زوجین در طلاق توافقی حق حضانت فرزندان را به دیگری واگذار کند، بعدها می تواند از این امر عدول نموده و مجددا تقاضای حضانت آنها را بنماید زیرا حضانت هم حق و هم تکلیف والدین است.
چنانچه ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی صراحت دارد: “نگاهداری اطفال، هم حق و هم تکلیف ابوین است.” پس همان طور که پدر یا مادر حق حضانت یعنی نگاهداری اطفال را در سنینی از زندگی آنها دارند، نسبت به آنها تکلیف هم دارند. همچنین تکلیف را نمی توان از خود ساقط کرد.
به عبارت دیگر پدر یا مادر نمی تواند حق فرزند را ساقط کند. مثلا می دانیم که حضانت دختر تا ۷ سالگی با مادر است. حال اگر در طلاق توافقی زوجه دختر زیر ۷ سال خود را به پدر بدهد و حضانت را از خود سلب کند، چنین سلبی اختیاری است و اعتبار ندارد.
بنابراین، در صورت پشیمانی در چنین حالتی می تواند حتی بعد از طلاق مجددا به دادگاه مراجعه نموده و طی دادخواستی حضانت فرزندان را درخواست نماید.
به علاوه، چنانچه در طلاق توافقی هر یک از زوجین حق ملاقات فرزندان را از خود سلب نماید، مجددا می تواند تقاضای ملاقات فرزندان را بنماید. چرا که حق ملاقات هم مانند حق حضانت از بین رفتنی نیست و چنانچه زوج یا زوجه این حق را از خود سلب نماید به همان دلیلی که در مورد حضانت ذکر شد؛ چنین سلب اختیاری و فاقد اعتبار است. کسی که این حق را از خود سلب کرده می تواند حتی بعد از طلاق با مراجعه به دادگاه و تسلیم داد خواستی تقاضای ملاقات فرزندان را بنماید.
مطالب بیشتر :
وکیل خانواده نیاوران وکیل خانواده نیاوران : همانطور که واضح است دعاوی خانوادگی از مهمترین…
وکیل خانواده شمال تهران وکیل خانواده شمال تهران : امروزه بسیاری از وکلای خانواده متخصص…
وکیل خانواده یزد وکیل خانواده یزد : همواره در نظر داشته باشید که هر چقدر…
وکیل خانواده همدان وکیل خانواده همدان : وکیل خانواده همدان شخصی است که پس از…
وکیل خانواده تبریز وکیل خانواده تبریز : بهترین وکیل خانواده تبریز، شخصی است که با…
وکیل خانواده شیراز وکیل خانواده شیراز : بهترین وکیل خانواده شیراز فردی است که قادر…
View Comments
من در آلمان زندگی می کنم و همسرم در تهران. میخواهم همسرم را از آلمان طلاق دهم. این چگونه ممکن است؟
سلام. شما به همسرتان وکالت در طلاق دهید و او در ایران می تواند امور مربوط به طلاق را انجام دهد.